رولف دوبلی نویسنده و کارآفرین سوئیسی است. او فارغ التحصیل ام بی ای و دکترای فلسفه اقتصاد از دانشگاه سنت گالن سوئیس است.
بخاطر کتاب هنر شفاف اندیشیدن در سال 2013 به شهرت بالایی رسید. سه تا معروف ترین کتاب های رولف دوبلی شامل هنر شفاف اندیشیدن، هنر خوب زندگی کردن، و پیگیر اخبار نباشید است.
در کتاب هنر خوب زندگی کردن یکی از سر فصل هاش در خصوص تفکر جعبه سیاهی است. و این واقعیت را بیان می کند که چرا واقعیت به احساسات شما اهمیت نمی دهد، یا چرا هر قدم اشتباهی باعث بهبود زندگی شما می شود.
بحث را با این موضوع شروع می کند که اولین خط هواپیمایی مسافربری دنیا در فاصله یک سال حادثه های زیادی رخ داد. در این مدت 4 هواپیما سقوط کردند و با بررسی هایی که انجام شد به این نتیجه رسیدن که ترک های ایجاد شده در گوشه پنجره های مربعی هواپیما، به تمام بدنه گسترش یافته و باعث متلاشی شدن هواپیما می شدند. این باعث شد که امروزه از پنجره های بیضی شکل در هواپیماها استفاده کنند. بعد از آن ایده یک جعبه خراب نشدنی ثبت اطلاعات پرواز( جعبه سیاه) در هواپیما قرار داده شد.
فرض کنید که تعدادی سکه طلا به مبلغ 30 میلیون تومان خریده اید. و فرض را بر این بذاریم که سال بعد قیمت هر سکه طلا به ده هزار تومان برسد( فرض محال محال نیست). حالا چکار می کنید؟ آیا دوستی که بهت پیشنهاد خرید سکه داد لعن و نفرین می کنید؟ به خودت بد و بیراه می گویید؟ یا به سیگار و مواد مخدر پناه می برید؟
عده خیلی کمی هستند که واقعیت را بپذیرند.
اینکه چک برگشتی دارید، صرف نظر از اینکه چه احساسی دارید. اون چک پاس نمی شود. اگر به بیماری سرطان یا هر بیماری لاعلاجی دیگرای که مبتلا شده باشید. فرقی نمی کند که به آن فکر کنید یا اصلا به آن توجه نمی کنید. یا اگه چاق و چند ده کیلو اضافه وزن دارید. اینکه نگاهت را به جنبه دیگر زندگی معطوف کنید هیچ اتفاقی نمی افتد. اون چربی ها سرجایشان هستند.
برای دنیا فرقی نمی کند که راجع به آن چه فکری می کنید یا چه حسی دارید.
خیلی وقت ها ما چیزی را که می بینیم وباب میلمان نیست سعی می کنیم آن را انکار یا نادیده بگیریم. اما این ها چیزی را عوض نمی کند. این یک نوع خود فریبی است که با زندگی خوب ناسازگار است.
توصیه می کنم مقاله زیر را هم طالعه کنید
اثر به درک -چرا از هدف هامون ناامید می شویم؟
چکار باید کرد؟
زمانی که حقیقت برخلاف میل ماست پذیرش حقیقت سخت است. اما این یکی از شروط و لازمه زندگی خوب است.
بنابراین اولین گام پذیرش بی قید و شرط اتفاقات و شرایط است. اینکه اتفاقی افتاده را دوست داریم یا نه چیزی را عوض نمی کند.
قدم بعدی این است که زمانی که می خواهید تصمیمی بگیرید، آنچه به فکرتان می رسد را یادداشت کنید. اگه تصمیم به دردنخور از آب درآمد به اطلاعات نگاه کنید و تحلیلش کنید که چه چیزی باعث این اشتباه شده است. با تحلیل هر اشتباهی زندگی تان بهتر می شود.
به عبارتی اگه نتوانیم شکست هایمان را درست تحلیل کنیم دوباره و دوباره اون شکست ها تکرار می شوند. تاریخ تکرار می شود، تاریخ توسط کسانی که تاریخ نخونده اند تکرار می شود.
پذیرش بی قید و شرط واقعیت شاید در آن لحظه دردناک باشد ولی این کار در آینده ارزش خودش را نشان می دهد.
یادمان باشد که در تفکر جعبه سیاهی اشتباه کردن یک امر طبیعی است. نکته کلیدی این است که بررسی کنید که چرا اشتباه کرده اید و موضوع را به شکل ریشه ای بررسی کنید.
یادمان باشد که مشگلات خودبخود حل نمی شوند. و مروز زمان اگه آنها را بدتر نکند بهتر نخواهد کرد.