انگیزه و ده راهکار جهت بالا بردن آن در کار و زندگی

یادم میاد که از روزی که خودم را می شناسم شوق و اشتیاق زیادی به خواندن کتاب های موفقیت داتشتم
اینکه چطوری این علاقه شکل گرفت یادم نمیاد ولی هر چقدر زمان می گذشت خواندن کتاب بیشتر به انگیزه گره می زدم
مثلا خیلی وقت ها باید یک شرایط ایده آلی فراهم میشد تا بتونم مطالعه کنم مثلا خودم تنها خونه باشم
حتما چایی کنار دستم باشه، حس و حالم عالی باشه، خسته نباشم و شور و شوق داشته باشم
خلاصه دنبال یک محرک بودم که من را به این کار سوق دهد.
به همین خاطر وقتی که می خواستم یک کتاب را بخونم خیلی طول می کشید تا آن را تمام کنم
معمولا یا اصلا نمی دانستم که فصل اول درمورد چی بود یا هیچ وقت به پایان نمی رساندم
و نصفه و نیمه رها میکردم. همیشه منتظر انگیزه ای بودم تا کارهایم را انجام بدهم
تعریف انگیزه
معمولا تعاریف زیادی در مورد انگیزه وجود دارد ولی شاید یکی ازساده ترین تعریف های انگیزه این است:
انگیزه یک میل درونی است که ما را به انجام یک کاری وادار به حرکت می کند
انگیزه یکی از عناصر رفتاری ما است که ما را در انجام یک کاری وادار به حرکت می کنند
اما این را بدانیم که انگیزه کاملا وابسته به احساسات هستند.
بنابراین دائما در نوسان هستند و در خیلی از اوقات که به آن نیاز داریم در دسترس نیست
باورهای رایج
متاسفانه خیلی وقت ها ما برداشت درستی از انگیزه نداریم و یکسری باورها و برداشت های غلطی از انگیزه داریم
در زیر به چند مورد از این موارد اشاره می کنیم
باید انگیزه داشته باشم تا کاری انجام بدم:
این یکی از برداشت های بسیار بد از انگیزه است و اغلب افراد مرتکب چنین اشتباهی می شوند
به همین خاطر هیچ وقت کاری را شروع نمی کنند چون منتظر انگیزه هستند
و هیچ وقت هم انگیزه اون کار را نخواهند داشت
چون همانطور که گفته شد انگیزه وابسته به احساسات است به شدت در نوسان است
دنبال چرایی در خارج از خود می گردند
ما معمولا دو نوع انگیزه داریم درونی و بیرونی: قوی ترین نوع انگیزه درونی است
این یعنی چیزی که از درون ما بر میخیزد و بر اساس باورها و ارزش های ماست
اما انگیزه بیرونی بیشتر شبیه به یک قرص مسکن است که به صورت موقتی و جزئی روی ما اثر میگذارد
خیلی از افراد دنبال این نوع انگیزه هستند
همه چیز را برمبنای آن قرار دادن
انگیزه میل و شوق جهت انجام دادن یک کار است نباید انتظار داشته باشیم که تمام کارهایمان را بر مبنای آن قرار دهیم اگر کارها یمان را بر اساس انگیزه قرار بدهیم در این صورت هیچ کاری انجام نخواهیم داد.
از انگیزه میتوان به عنوان یک جایزه یا مشوق در انجام کارها استفاده کرد.
چرا باید انگیزه داشته باشیم
انگیزه به منزله سوخت لازم جهت انجام دادن کارهاست و اگر سوختی جهت این کار نداشته باشیم کاری صورت نمی گیرد
و نمی توانیم از تمام ظرفیت مان استفاده کنیم ولی باید بدانیم که انگیزه کاملا وابسته به احساسات است
و در شرایط مختلف در حالت های متفاوتی از انگیزه هستیم
مزایای انگیزه
موفقیت بیشتر:
انگیزه باعث موفقیت بیشتر میشود معمولا وقتی در انجام کاری انگیزه داشته باشیم
میتوانیم از مقدار بیشتری از ظرفیت و توانایی مان استفاده کنیم
انرژی بیشتر:
وقتی انگیزه داشته باشیم از انرژی بیشتری جهت انجام کارهایمان برخوردار هستیم و سرحال تر هستیم
مثلا فرض کنید که به یک بچه گفته بشه که اگر تکالیفت را انجام بدهید پارک می رویم یا یک بستنی برایت میخرم
این با عث میشه که با انرژی بیشتری تکالیفش را انجام دهد ( البته یادم باشد که این کار نباید به صورت روتین در بیاید)
رضایت از زندگی
مطالعات نشان داده که هر چقدر انگیزه بیشتری داشته باشیم احساس رضایت از زندگی ما بیشتر است
و کنترل بهتری در زندگی داریم
راهکارهای ایجاد انگیزه
1. جهت انگیزه اقدام کنید
خیلی ها انتظار دارند که اول شور و شوق داشته باشند تا اقدامی انجام دهند درحالی که کاملا برعکس است
شما باید ابتدا کاری را شروع کنید بعد اشتیاق ایجاد میشود
مثلا کسی که یک کتاب را تازه می خواهد بخواند با کسی که نصف اون کتاب را خوانده کدامیک انگیزه شان برای تمام کردن کتاب بیشتر است؟ قطعا کسی که نصف کتاب را خوانده است
بنابراین هرچقدر ما یک کاری بیشتر انجام داده باشیم میل ما جهت به پایان رساندن آن بیشتر میشه
2. چرایی
اینکه چرا می خواهم این کار را انجام بدهم؟ این کار چه مزایایی دارد اگر انجام ندهم چه عواقبی در بر دارد
یا به عبارتی چه رنج ها و لذت هایی برای من ایجاد می کند
مثال میخواهم ورزش کنم چون میخواهم خوش تیپ به نظر برسم، بتوانم هر لباسی که دلم میخواد را بپوشم،
مورد تایید دیگران قرار بگیرم و احساس خوبی از خودم داشته باشم
بنابراین با مشخص کردن رنج ها و عواقب عدم انجام کار و لذت های ناشی از انجام آن کار انگیزه مان را میتوانم بالا ببریم
3. پذیرش خود
خیلی وقت ها وقتی که یک شکست موقتی اتفاق می افتد پیش می آید شروع می کنیم به انتقاد کردن از خود
وخودمان را به خاطر اون اشتباه بارها و بارها مجازات میکنیم و با این کار انگیزه مان جهت ادامه دادن از بین می بریم
ما انسان ها تنها موجوداتی هستیم که یک شکست بارها و بارها در ذهنمان تکرار می کنیم
و هر بار خودمان را بابت آن مجازات می کنیم
4. جهت بالا بردن انگیزه کارها را کوچک کنید
اغلب اوقات به دلیل بزرگی کار تمایلی به انجام دادن آن کار نداریم چون آن را فراتر از توانایی خودمان می بینیم
جهت این کار باید کارهای بزرگ را به قدم های کوچک تبدیل کنیم
مثلا وقتی که میخواهید یک کتاب 300صفحه ای بخوانید این کار در ابتدا بزرگ به نظر می رسد
اما اگر آن را به بخش های ده صفحه ای یا کوچکتر تقسیم کنید و هر بار یک بخش را بخوانید انگیزه ات بالاتر می رود چون حالا آن را در توان خودت می بینید
یکی از موارد کوچک کردن استفاده از قانون دو دقیقه ای است. یعنی وقتی که حس و حال ندارید آن کار را به مدت فقط دو دقیقه انجام بده و اگر باز هم حس وحال نداشتی میتونی کار را رها بگید
5. تفکر مثبت
انگیزه و تفکر مثبت رابطه ای مستقیم دارند یعنی هر چقدر دریک کاری ما تفکر مثبت یا دید خوبی داشته باشیم
انگیزه مان جهت انجام آن کار بیشتر می شود
مثلا فرض کنید که شما یک کسب و کار راه انداختید ولی این فکر را دارید که در این مملکت نمی شه موفق شد
بد شانس هستم ، مردم قدرت خرید ندارند و….. درنتیجه تمایلتان جهت انجام آن کار پایین می آید ونمی توانید از تمام ظرفیتتان جهت این کار استفاده کنید.
6. مقایسه نکنید
یکی از بزرگترین مواردی که باعث کاهش انگیزه می شود مقایسه کردن است .
ما انسان ها ذاتا دوست داریم که خودمان را مقایسه کنیم ولی معمولا شکل این مقایسه به گونه ای است که باعث کاهش تمایل آنها می شود اغلب افراد همیشه خودشان را با افراد موفق اون حوزه ای که هستند مقایسه می کنند و وقتی که می بینند که مثل آنها نیستند انگیزه شان از بین میرود
البته مقایسه کردن به خودی خود بد نیست اما مشگل اینجاست که ما فصل اول خودمان را با فصل چهارم آنها مقایسه میکنیم و یادمان میرود که اون فرد هم یک روزی شبیه ما بوده و سال ها در این حوزه کار کرده که به این سطح رسیده است.
شاید یکی از مواردی که می توان از مقایسه به شکل درست استفاد کرد این باشد که
ما ابتدای کار خودمان را با ابتدای کار آدم های موفق حوزه خودمان مقایسه کنیم
یا اینکه امروز خودمان را با دیروز یا گذشته خودمان مقایسه کنیم
7. هدف داشته باشید
انگیزه نیروی محرکه جهت انجام دادن یک کار است. فرض کنید که شما یک ماشین دارید و میخواهید باک ماشین را پر از بنزین کنید اما وقتی که تصمیمی برای اینکه بخواهید کجا بروید ندارید چه دلیلی دارد تا باک خودرو را پر از بنزین بکنید
وقتی یک هدف دقیق و مشخص نداشته باشید وجود انگیزه معنی ندارد
پس ما باید ابتدا هدفمان را مشخص کنیم و بعد به دنبال ایجاد محرک آن باشیم
وقتی به شکل اصولی هدف گذاری میکنید می بینید که درخیلی اوقات کاری که فکرمیکنید تمایل به انجام اش دارید جزء اهدافتان نیست و فقط یک میل یا هوس بوده نه هدف
8. از قانون 5 ثانیه استفاده کنید
قانون 5 ثانیه توسط خانم مل رابین ایجاد شد
این قانون بیان میکند که وقتی میخواهید یک کاری را انجام دهید به صورت معکوس از 5 تا یک بشمارید
و در راستای آن کار یک اقدام فیزیکی انجام دهید. مثلا تصمیم گرفتید که یک پروژه را شروع کنید ولی هر بار به تعویق می اندازیداش از 5 تا یک بشمارید و بلند شوید و سر پروژه تان بروید
درخیلی از موارد ما مشگل شروع داریم و به محض شروع کردن شور و شوق آن کار هم ایجاد می شود
9. سخت نگیرید
بعضی از اوقات پیش می آید که بنا به دلایل مختلف واقعا حس و حال کاری نداریم سعی کنید به خودتان استراحت بدهید قطعا با انجام ندادن کارها در یک روز اتفاق عجیبی رخ نمی دهد اتفاقا خیلی از اوقات با استراحت کردن در روز بعد با انرژی وانگیزه بیشتری می توانیم شروع به کار کنیم
10. به خودتان جایزه بدهید
یکی از بهترین کاربردهای انگیزه استفاده از آن به عنوان یک پاداش یا جایزه است.
فرض کنید که شما تصمیم گرفتید 5 کیلو از وزنتان را کم کنید و به مدت دو هفته است که به شدت ورزش می کنید
اما فقط نیم کیلو کم کردید دراین جور مواقع اغلب افراد نا امید می شوند
و بیان میکنند که به خاطر این همه تلاش فقط نیم کیلو کم کردم و انگیزه شان جهت ادامه دادن از دست می دهند
جهت اینکه این اتفاق رخ ندهد باید به خاطر موفقیت های کوچکتان جشن بگیرید
و بدانید که مواردی مانند کاهش وزن و رونق دادن به کسب و کار زمان بر است و باید به خودتان زمان بدهید و با جشن گرفتن موفقیت های کوچک انگیزه تان جهت ادامه دادن بیشتر میشود
دیدگاهتان را بنویسید