چرایی کارهایت را پیدا کن

چرا باید این کار را انجام بدم؟ آیا تا به حال به چرایی کارهای تان فکر کردید؟
تا حالا چند بار شده که کاری را بخوای انجام بدی اما نتوانستی؟
چند بار شده که قصد وتصمیم داشتید که یک کاری را به اتمام برسایند اما در میانه راه نیمه کاره رها کردی؟
اغلب آدم ها دلایل کافی و محکمی واسه کارهایشان ندارند به همین خاطر با کوچکترین ناملایمتی ها و سختی ها کار را رها می کنند و سعی بر تلاش بیشتر نمی کنند
ناپلئون هیل می گوید میانگین تلاش اغلب انسان ها برای انجام کاری کمتر ازیک بار است
این نشان میدهد که به اندازه کافی دلیل محکم و قوی ندارند
نیروی چرایی چیست
نیروی چرایی همان چیزی است که باعث می شودکارهای تکراری، سخت و کسل کننده را انجام بدهی
همان نیرویی که ما را در مسیر برای رسیدن به خواسته هایمان نگه می دارد
چرا باید معنی و چرایی کارهایمان بدانیم
آدم ها خیلی از اوقات نیاز به یک انگیزه جهت انجام کارها یا ادامه مسیر دارند
به عبارتی نیاز به سوخت دارند تا موتور شان روشن شود وقتی دلیل انجام کارهایت برایت روشن باشد
دیگر ناملایمتی ها یا به عبارتی سختی ها و مشگلات باعث نمی شود که از راهت منصرف شوید
نقل شده که می گویند دو قبلیه بودند که بسیار با هم مشگل داشتند
یکی از این قبایل در دامنه کوه و قبلیه دیگر در بالای کوه بودند یک بار قبلیه بالای کوه به دیگری در دامنه کوه حمله میکنند
و یکی از کودکان ده را را با خودشان می برند بزرگان قبلیه پایین جلسه می گذارند و تصمیم می گیرند که ده نفر از جنگجویان را مهیا کنند تا به روستا بالای کوه بروند و کودک را پس بگیرند
این افراد هیچ شناختی از کوه و کوهنوردی هیچ سر رشته ای نداشتند
بعد از چند روز تلاش نتوانستند بیشتر از چند صد متر بالا بروند تا اینکه نتیجه گرفتند تلاش بی فایده است
نمی توانند از کوه بالا بروند مهیای جمع کردن وسایل و برگشت بودند دیدند که مادر کودک با کودک اش که بر پشت بسته خود دارد دارد از کوه پاییین می آید پرسیدند تو چطور این کار رو کردید در حالی که ما چند روز نتوانستیم این کار را بکنیم
مادر گفت چون این کودک فرزند شما نبود
یعنی وقتی دلیل و چرایی قویی دشته باشیم حتی برای کارهایی که خیلی سخت و غیر ممکن هم انرژی و سوخت کافی داریم
چرایی است که ما را وادار به کارهای خارق العاده می کند
چطور چرایی مان را پیدا کنیم
اگه دقت کرده باشید آدم هایی که کارهای بزرگ و عجیب و غریبی انجام دادند
وقتی بررسی می کنید می بینید که این آدم ها دلایل درونی قوی و محکمی داشتند
البته این به معنی بد بودن دلایل مادی نیست اتفاقا خیلی هم خوب است اما این دلایل قلب و روح ما را تسخیر نمی کنند
فرض کنید که یک تخته چوب به طول 5 متر و عرض 30 سانتی متر روی زمین قرار دارد
حالا اگر ازتون بخوام اگه از روی تخته عبورکنید بهتون 200 هزار تومان می دهم آیا این کار را می کنید ؟
اغلب افراد این کار را انجام می دهند چون یک کار راحت و پولی بی دردسر است
اما حالا اگر با این تخته چوب را روی دو ساختمان ده طبقه پل بسازیم چی؟
آیا باز هم حاظرید به خاطر دویست هزار تومان از روی آن رد شوید
این بار دیگر اغلب افراد این کار را نمی کنند چون خطرات و ریسک های آن بالا رفت
حالا اگر بهتون بگن که ساختمان روبرو آتش گرفته و فرزند یا یکی از عزیزانتون در اونجا گیر افتاده اند
و اگر نجاتش ندهید حتما می میرد چی ؟
این بار اغلب افراد بدون اینکه پولی در میان باشد این کار را سریعا انجام میدهند
این وسط چی تغییر کرد مگر خطرات و ریسک ها یکسان نبودند پس چرا برای نجات فرزند یا عزیزمان پا روی تخته گذاشتیم
این یعنی چرایی ما یا به عبارتی دلیل انجام کارهای ما تغییرکرد
وقتی دلیل قوی داشته باشید تقریبا هر نوع کاری را انجام خواهی داد
فردریش نیچه می گوید: کسی که یک چرایی برای زندگی دارد تقریبا می تواند هر چگونه ای را تحمل کند
اقدام
از خودتان سوال کنید که چه چیزی باعث شعله ور شدن اشتیاق شما می شود؟
معنای زندگی خودتان را پیدا کنید
خودتان را بصورت خلاصه در یک سطر بنویسید
ما شدیدا به معنا و چرایی در زندگی نیاز داریم به معنا و چرایی زندگی خودتان فکر کنید
رسالت زندگی تان را پیدا کرده و بنویسید و یک بار برای همیشه تعیین کنید
که چه کارهایی را به هر قیمیتی که شده حاظر نیستید انجام بدهید و به آن پایبند باشید.
یادتان باشد که معنای زندگی و چرایی هر کسی متفاوت است
جدول رنج ها و لذت ها ( T ) درست کنید
یک جدول درست کنید در یک سمت آن رنج هایی که اگه اقدام نکنید
نصیب شما می شود یادادشت کنید و در سمت دیگر لذت هایی که با انجام دادن آن نصیب شما می گردد یادداشت کنید طوری این کار را انجام دهید که وقتی رنج ها را می خوانید حالتون بد شود و وقتی لذت ها را می خوانید حالتون خوب شود
دیدگاهتان را بنویسید