چند بار شده که با اعضای خانواده، دوستان یا کسانی که در ارتباط هستی سر یک موضوع به اختلاف خوردی به عبارتی به درک متقابل نرسیدی؟
چند شده که حس کنی اطرافیانت شما را درک نمی کنند یا اینکه نمی توانید عزیزانت را درک کنی؟
زمانی که وارد دانشگاه شدم بعد از یک مدت با مباحث موفقیت و بهبود فردی آشنا شدم. بنابراین مجلات مختلفی که در این زمینه وجود داشت را تهیه می کردم، آن را با دقت می خوندم و مواردی که حاوی عکس هایی از افراد موفقی که با وجود مشگلات و محدودیت هایی که داشتند، و به موفقت های بزرگی رسیده بودند را می کندم و به دیوار اتاقم می زدم. ولی این عکس ها یکی دو تا نبود بعد از چند ما تقریبا یک سمت کامل دیوار اتاقم را با عکس پر کرده بودم.
هر وقت مادرم اتاق من میومد میگفت: این چه وضعیه که درست کردی؟ خجالت میشکیم کسی خونه مان بیاد، تو درک نمی کنی که این خونه است و نباید چنین کاری کنی؟ از اون طرف من میگفتم که چرا شما همه اش غر میزنید؟ خیلی از هم سن و سالهای من بیهوده دارند وقتشون را تلف می کنند، اونوقت من که دنبال یکسری مطالبی که هستم که کمکم میکنه، انگیزه بهم میده تا بهتر و بیتشر خودم را بشناسم، شما نمیذارید. خلاصه اینکه یک دعوای اساسی شکل میگرفت. بخاطر اینکه هیچ کدام بلد نبودیم از دید دیگری نگاه کنیم. به عبارتی نمی تونسیتم همدیگر را درک کنیم.
ادراک چیه؟
ادراک یعنی برداشت و تفسیر ما از واقعیت بیرونی.
یعنی من با توجه به شرایط و جهان بینی ام دنیا را چگونه می بینم.
آدم های مختلف ادراک های متفاوتی دارند.
مثلا تصور کنید که به تازگی قیمت طلا دو برابر شده( البته با توجه به شرایط تصور کردنش خیلی هم سخت نیست). این خبر واسه سه فرد سه برداشت مختلف در بر دارد. برای کسی که قبلا مقدار زیادی طلا خریده، با عث میشه که خوشحال بشه چون سرمایه اش دو برابر شده. ولی واسه یکی دیگه که چند روزی است که میخواد طلا بخره، و هر بار بنا به دلایلی او را به تاخیر می انداز و اهمال کاری می کند باعث میشه که نارحت و عصبی بشه، چون الان مجبوره دو برابر هزینه کند. و واسه یک فرد سومی که اصلا قرار نیست طلا بخره هیچ اهمیتی ندارد.
واقعیت این بود که قیمت طلا دو برابر شده بود ولی واسه سه فرد مختلف سه برداشت متفاوت در برداشت.
مثال دوم: زمانی که ما بچه بودم معمولا زمستان های سخت و سردی داشتیم، و برف زیادی می بارید. وقتی ما صبح از خواب بیدار میشدیم و میدیم که برف زیادی اومده خیلی خوشحال میشدیم . چون از یک طرف مدرسه تعطیل بود و از طرف دیگه ما هیچ تلکیفی نداشتم تا انجام بدیم. بنابراین کل روز می تونستیم برف باری کنیم، ولی برای بعضی از والدین ما که کاگر روز مزد بودن این باعث نارحتی شان میشد چون مجبور بودن خونه بمونند.
واقعیت این بود که برف زیادی اومده بود ولی واسه دو گروه مختلف دو برداشت متفاوت در بر داشت.
چرا آدم ها ادراک های متفاوت دارند؟
به سه دلیل آدم ها ادراک های مختلفی دارند:
1.اطلاعات
چون ما آدم ها اطاعات مختلفی داریم در نتیجه ادراک متفاوتی هم خواهیم داشت. مثلا تصور کنید که یک نفر میاد و میگه من بیماری HIV دارم، واکنش افراد وابسته به اطلاعاتی است که دارند. مثلا اگه اطلاعات ناقص و غلطی در مورد این بماری داشته باشید، ممکن است رفتارهای هیجانی عجیب و غریب نشان بدید.
2. ارزش ها:
بخاطر اینکه آدم ها ارزش هاشون فرق میکنه در نتیجه ادراک شان هم متفاوت است. مثلا واسه کسی که ارزش شماره یک اش مهربانی و شفقت است، وقتی جایی میره و یک فردی بی نذاکتی می کنه. یا اینکه در دنیای مجازی یک کامنتی میخونه؛ سعی می کنه با مهربانی و شفقت جواب اش بده.
ولی واسه کسی که ارزش شماره یک اش رقابت است وقتی جایی میره که کسی بهش یک تیکه می اندازه یا یک حرفی مز نه سعی میکنه جواب اش رو بده. چون ارزش اش در اینجا خط خطی شده است.
3. خواسته ها
بخاطر اینکه خواسته های متفاوتی داریم ادراکمان هم متفاوت خواهد شد. مثلا تصور کنید که شما یک محصول خرید و می خواهید اون را بفروشید. خواسته ات این است که قیمت محصول بالا بره تا سود بیشتری کنید. اما برای کسی که به عنوان مصرف کننده است، خواسته اش این است که قیمت محصول پایین بیاد تا قدرت خریداش بیشتر بشه.
چطوری ما ادرک می کنیم؟
ما طوری ادراک میکنیم؛که قبلا برای ما مفید بوده یا اینکه مغز ما فکر می کرده مفید بوده. مثلا اگه رفتاری انجام دادید و به خاطر اون رفتار پاداشی گرفتید اون کار را بیشتر انجام میدهید.
نحوه شکل گیری ادارک به این شکل است: اطلاعات از طریق حواس پنج گانه( شنوایی،بینایی، چشایی، بویای و لامسه) وارد مغز ما می شود.در دخل مغز ما یکسری فیلتر ها وجود دارد که مانع ورود اطلاعات میشن به عبارتی به هر نوع اطلاعاتی اجازه ورود نمی دهند، چیزهایی که برای ما مهم هستند و ما بهشون توجه می کنیم وارد مغز ما میشوند. بعد از آن اطلاعات وارد دنیای مطلوب می شوند.
( دنیای مطلوب چیه؟ دنیای مطلوب افراد، اشیاء و رفتارهایی هستند که برای ما خوشایند و محبوب هستند. مثلا اولین چیزی که وارد دنیای مطلوب ما می شود پدر و مادر هستند و به تدریج که برزگ و بزرگتر که می شویم موارد بیشتری وارد این دنیا می شود) اطلاعات به محض اینکه وارد دنیای مطلوب شدند در اونجا با مقایسه ای که صورت میگیره باعث شکل گیری یک رفتار، احساس یا فکر میشه.
مثلا تصور کنید که شما به نظم و انظباط خیلی اهمیت می دهید. خونه دوستت دعوت میشوید و وقتی اونجا می روید، می بینید که محیط خونه اش بهم ریخته است. اطلاعات از طریق حواس بینایی وارد مغزت میشه و از آنجا با دنیای مطلوب مقایسه میشه . با مقایسه ای که انجام می دهید؛ باعث میشه که یک رفتاری از خودت بروز بدهید، یا چیزی بگویید. مثلا ممکن است که بگویید:عجب آدم شلخته و بی مسئولیتی.
توصیه میکنم
دوره رایگان ادراک(کلید جادویی ارتباط) را ببینید
راهکار تقویت داراک چیه؟
-
مشاهده بدون تفسیر است.
مشاهده بدون تفسیر یعنی اینکه چیزی که همه قبولش دارند و اتفاق نظر دارند. مثلا این یک صفحه کاغذ است، یک مشاهده است. ولی اینکه سفید یا کاهی است، سایزش چقدره؟ نازک است یا زخیم و … همه این موارد ادراک و تفسیر ماست.
-
سوال پرسیدن در مورد درک دیگران.
دائما از دیگران در خصوص نظراتشان سوال بپرسیم.
این کار باعث میشه که ادراک دیگران آگاه بشیم، و اینکه در خیلی از موارد چیزی که برای ما بدیهی است و فکر میکنیم که معنی و تفسیر اش کاملا مسلم است دیگران کاملا متفاوت به این نگاه می کنند.