چهار اشتباه مرگ بار در مدیریت زمان

خیلی از ماها دوست داریم که ای کاش هفته مان روز های زیادی داشت ای کاش روزهامون ساعات بیشتری داشت و اعتقاد داریم که اگر زمان بیشتری در اختیار داشتیم احتمالا موفق تر بودیم و پیشرفت بیشتری در زندگی داشتیم به همین خاطر سعی میکنیم با شرکت در دوره های مختلف و مطالعه کتاب ها و منابع گوناگون بتونیم زمانمان را بهتر مدیریت کنیم
برنامه ریزی مانند یک تب یک مدت تمام فکر و ذهن ما را به خودش جلب میکند سعی میکنیم که برنامه ها و اپلیکیشن مختلفی روی موبایل و لپ تاب نصب کنیم و این تب بعد از یک هفته یا یک ماه فروکش میکند و ما به روال قبلی مان برمیگریدم و به این نتیجه میرسیم که برنامه ریزی و مدیریت زمان چرت و پرت است و این چیز ها واسه جوامع پیشرفته است که همه چیزشان دقیق و اصولی است نه واسه ما که هر بار یک چیز جدید یا کار جدید ایجاد می کند
ما متاسفانه مدیرت زمان را بد فهمیدیم یا بهتر است بگویم به ما بد آموزش دادند به همین خاطر معمولا وقتی میخوایم این کار را انجام بدیم با کوچکترین ناملایمتی هایی دست از کار میکشیم با شکست مواجهه می شویم اینجا میخواهیم 5 اشتباه کشنده در مدیریت زمان را با هم بررسی کنیم
هر چقدر بیشتر بدونی بهتر می توانید زمانتان را مدیریت کنید
خیلی از افراد فکر میکنند که با با شرکت در دورهای مختلف و بالا بردن اطاعاتشون بهتر می توانند زمانشان را مدیریت کنند به همین خاطر در دوره های مختلفی شرکت می کنند کتاب ها و منابعی مختلفی مطالعه می کنند برنامه ها و اپلیکیشن های گوناگونی نصب می کنند و بعد از یک مدت وقتی که نتیجه نمی گیرند کار را رها می کنند
یادمان باشد که یادگیری و دانستن برنامه ریزی یکی از اجزا مدیریت زمان است نه همه آن
مدیریت زمان مهارت است و لازمه هر مهارتی تمرین و تکرار است ما هی با بالابردن دانشمان بهتر نمیشویم بلکه نیاز داریم که این دانشمان را کاربردی کنیم و در زندگی مان به کار ببریم مدیریت زمان مهارت است و لازمه هر مهارتی تمرین و تکرار است هیچ کدام از ما با مهارت خواندن و نوشتن به دنیا نیامدیم روزها هفته ها و ماهها تلاش کردیم تا این مهارت را در خودمان اینجا کنیم بنابراین توی برنامه ریزی هم همین طور است باید به خودمان این فرصت را بدیم که شکست بخوریم اهمال کاری کنیم گند بزنیم تا بعد از یک مدت این مهارت را در خودمان ایجاد کنیم
مدیریت زمان به معنای مدیریت کردن تمام زمانمان نیست بلکه به این معنی است که از زمانی که در اختیار داریم بهترین استفاده از آن ببریم
با کمتر خوابدین و استراحت می توان زمان را بهتر مدیریت کرد
خیلی از افراد فکر می کنند که هر چقدر زمان بیشتری داشته باشند موثر تر هستند به همین خاطر صبح ها زدوتر سر کار می روند شب ها تا دیروقت سر کار می مونند تا با کار بیشتر نتایج بیشتری به دست بیاورند بنابرای از خواب و استراحت و تفریح شان می زنند و سعی می کنند با کار بیشتر نتایج بیشتری به دست بیاورند
به همین خاطر سعی میکنند با کم کردن خواب شان به 2 تا 4 ساعت می توانند از زمانشان بهتر و بیشتر استفاده کنند. البته ناگفته نماند برای کسی که روزانه 10 تا 12 ساعت میخوابد باید فکری کند که چرا اینقدر میخوابد اما نه کسی که 6 تا 8 ساعت می خوابد چون این حداقل مقدار خوابی است که نیاز داریم تا بتوانیم موثرتر عمل کنیم قائدتا کسی که نمی تواند 16 ساعت بیداری که در اختیار دارد مدیریت کند نمی تواند 22 ساعت را هم مدیریت کند بنابراین اگه هی با زیاد کردن زمان می خواهید به کارهایتان برسید به نظرم مدیریت زمان را اشتباه متوجه شدید و مسیر غلطی در پیش گرفتید
-
عدم تهیه فهرست کار ها
خیلی ها فکر می کنند که ذهن قوی دارند و هر چیزی که نیاز دارند یادشان میمونه سعی نمی کنند لیست کارهایشنان را بنویسند ذهن در حالت عادی می تونه سه تا چهار مطلب را می تونه نگه داره و اگر مطلب جدیدی اضافه بشه مطلب قبلی یا فراموش میشه یا میره عقب حالا کی جلو بیاد این اضطراب و استرس وجود داره
معمولا هر کار جدیدی که ایجاد میشه گوشه ای از ذهن ما را به خود اختصاص میده مثلا فرض کنید که همسر یا مادرمان با ما تماس میگیرد و میگه سر راه که اومدی یک کیلو سیب زمینی بخر در بین این همه کاری که باید انجام بدم( ایمیل بدم، گزارش کارم بنویسم، فلان قسط وام را پرداخت بکنم و.روغن ماشنیم را عوض کنم و …… این یک کیلو سیب زمینی هم وجود داره و دائما با خودمان یادآوری میکنیم که یادم باشه و فراموش نکنم بنابراین یک پیشنهاد ساده 3/1 مغز من را به خودش اختصاص میده اما زمانی که من این را روی کاغذ بیاوریم خیالم /راحته که یه جایی ثبت شده و ذهنم آزاد میشه تا بتونم بر کارهای مهم زندگی ام متمرکز کنم
-
انجام دادن چند کار هم زمان
خیلی از ما فکر میکنیم که با انجام دادن چند کار همزمان از زمانمان می تونیم بهتر استفاده بکنیم مثلا داریم ایمیلمان را چک میکنیم چند تا سایت خبری را هم باز کردیم، یک کتاب را هم باز شده داریم، گوشی مان هم کنار دستمان است که اگر کسی تماسی گرفت یا پیام فرستاد بتونم جواب بدم یک کلیپ با طنز را باز کردیم خلاصه کلی تب های باز شده داریم و دائما داریم آنها را چک میکنیم 5 دقیقه این کار را انجام میدیم و بعد میریم سراغ کار بعدی و دائما از این کار به کار دیگر می پریم این کار به شدت بازدهی ما را پایین می اورد مطالعات انجام شده نشان میده که موازی کاری 20 تا 40 درصد کارایی ما را پایین می آورد
فرض کنید که می خوایم دو تا کار هم زمان انجام بدیم مثلا یک کتاب دارم میخونم و یک ویدئو باز کردم میخوام 10 دقیقه کتاب بخونم و ده دقیقه ویدئو ببینم هر بار که میخوام به کار دیگه برگردم باید ذهنم را جمع کنم که کجای کارم بودم و چکار میخوام بکنم
احتمالا شندید که میگن بیشترین مصرف سوخت هواپیما زمان بلند شدن از باند و فرود است و کمترین مقدار زمان پروازه و این در همه کارها مصداق داره چون بیشترین انرژی زمانی است که می خواهیم شروع کنیم یا با جمع بندی کردن اون کار را به پایان برسانیم
دیدگاهتان را بنویسید